چگونه یک فیلم در دیدگاه روانکاوی تحلیل می شود؟
روانکاوی و تحلیل فیلم: نگاهی نظری و بالینی
رابطهی میان روانکاوی و سینما، رابطهای تاریخی، مفهومی و عمیق است. هر دو تقریباً در آستانهی قرن بیستم پدیدار شدند و هر دو به شیوهای متفاوت، اما همراستا، به قلمرو نادیدنی روان انسان پرداختند. روانکاوی با تمرکز بر ناهشیار، امیال واپسراندهشده، فانتزی و تعارضهای درونی، و سینما با خلق تصاویر متحرک، روایت و بازنمایی رؤیاگونهی واقعیت، بستری مشترک برای فهم تجربهی انسانی فراهم کردهاند. از این منظر، فیلم صرفاً یک اثر هنری یا سرگرمی نیست، بلکه میتواند بهمثابه متنی روانی در نظر گرفته شود که ساختارها و فرآیندهای ناهشیار را بازنمایی میکند.
شکلگیری نظریهی روانکاوانهی فیلم
نظریهی روانکاوانهی فیلم از نیمهی قرن بیستم بهطور جدی وارد مطالعات سینمایی شد. پژوهشگران این حوزه، با بهرهگیری از مفاهیم فرویدی و پسافرویدی ــ بهویژه نظریههای ژاک لاکان ــ کوشیدند نشان دهند که سینما چگونه با سازوکارهای ناهشیار پیوند میخورد. نظریهپردازانی مانند کریستین متز، سینما را به رؤیا تشبیه کردند؛ جایی که تماشاگر، همچون سوژهی رؤیابین، درگیر فرآیندهای همانندسازی، فرافکنی و میل میشود. از این منظر، زبان سینما نهتنها زبانی زیباییشناختی، بلکه زبانی روانی است که بر پایهی فقدان، میل و نگاه (gaze) عمل میکند.
فیلم بهمثابه صحنهی تحقق میل
در روانکاوی، میل هرگز بهطور مستقیم و شفاف بیان نمیشود، بلکه همواره در قالب نمادها، جابهجاییها و روایتهای غیرمستقیم ظاهر میگردد. فیلم نیز دقیقاً چنین ساختاری دارد. روایت سینمایی اغلب امیالی را به تصویر میکشد که در زندگی روزمره امکان تحقق مستقیم آنها وجود ندارد. از این رو، سینما میتواند همچون فضای امنی برای تجربهی فانتزیها و تعارضهای درونی عمل کند. تماشاگر، بدون آگاهی کامل، درگیر میل شخصیتها میشود و از طریق آنها، با بخشهایی از میل ناهشیار خود مواجه میگردد.
ناهشیار و پردهی سینما
یکی از مهمترین مفروضات روانکاوی فیلم آن است که پردهی سینما میتواند کارکردی مشابه «صحنهی ناهشیار» داشته باشد. همانطور که در رؤیا، محتوای ناهشیار در قالب تصاویر، روایتهای گسسته و نمادین ظاهر میشود، در فیلم نیز معنا اغلب بهصورت غیرمستقیم و از خلال فرم، میزانسن، تدوین و حرکت دوربین منتقل میگردد. مفاهیمی مانند واپسرانی، جابهجایی، نمادپردازی و دوپارهسازی را میتوان نهتنها در داستان فیلم، بلکه در ساختار بصری و روایی آن نیز ردیابی کرد.
تماشاگر و فرآیند همانندسازی
روانکاوی فیلم توجه ویژهای به جایگاه تماشاگر دارد. تماشاگر موجودی منفعل نیست، بلکه بهطور فعال در فرآیند معناسازی مشارکت میکند. در هنگام تماشای فیلم، فرد با شخصیتها همانندسازی میکند، به آنها فرافکنی مینماید و واکنشهای هیجانیاش اغلب ریشه در تاریخچهی روانی خودش دارد. این فرآیندها شباهت قابلتوجهی به آنچه در موقعیت درمان روانکاوانه رخ میدهد دارند؛ جایی که انتقال، فرافکنی و بازآفرینی تعارضهای ناهشیار نقش مرکزی ایفا میکنند.
فیلم بهعنوان فانتزی جمعی
از منظر روانکاوی، فیلمها تنها بازتاب روان فردی نیستند، بلکه میتوان آنها را بهعنوان فانتزیهای جمعی نیز در نظر گرفت. ژانرهایی مانند وحشت، ملودرام یا تریلرهای روانشناختی، اغلب به اضطرابها، ترسها و امیال مشترک یک فرهنگ پاسخ میدهند. به این معنا، تحلیل روانکاوانهی فیلم میتواند به فهم عمیقتری از وضعیت روانی ـ فرهنگی یک جامعه نیز منجر شود.
تحلیل فیلم از دیدگاه ژاک لکان

از منظر ژاک لکان، سینما عرصهای ممتاز برای فهم رابطهی سوژه با «تصویر»، «میل» و «نگاه» است. لکان با طرح مفهوم مرحلهی آینهای نشان میدهد که سوژه از خلال همانندسازی با تصویر، به وحدتی خیالی دست مییابد؛ فرآیندی که در تجربهی تماشای فیلم نیز بهطور مداوم بازتولید میشود. تماشاگر در مواجهه با تصاویر سینمایی، در شبکهای از همانندسازیهای خیالی گرفتار میشود و در عین حال، میل او توسط فقدان ساختاری که در نظم نمادین وجود دارد سازمان مییابد. مفهوم «نگاه» در نظریهی لکان نقشی محوری دارد: فیلم نهفقط ابژهی نگاه تماشاگر، بلکه صحنهای است که در آن سوژه احساس میکند خود مورد نگاه قرار گرفته است. از این منظر، سینما ابزاری برای ارضای مستقیم میل نیست، بلکه ساختاری است که میل را بر اساس فقدان حفظ و بازتولید میکند؛ درست همانگونه که ناهشیار در نظریهی لکان همچون زبان ساختار یافته است. بنابراین، تحلیل لکانمحور فیلم، بیش از آنکه بر محتوا متمرکز باشد، بر ساختار دالها، شکافها، و جایگاه سوژه در نسبت با تصویر و نگاه تأکید میکند.
رویکرد روانکاوانه به تحلیل فیلم، امکان عبور از خوانشهای سطحی و صرفاً فرمال را فراهم میکند. این رویکرد به ما اجازه میدهد بفهمیم چرا برخی فیلمها تأثیری ماندگار و عاطفی عمیق بر مخاطب میگذارند، چرا برخی تصاویر یا روایتها اضطراببرانگیز یا جذاباند، و چگونه سینما میتواند با ساختارهای ناهشیار فردی و جمعی پیوند برقرار کند. به همین دلیل، روانکاوی همچنان یکی از غنیترین چارچوبهای نظری برای فهم تجربهی سینمایی محسوب میشود.
به طور کلی می توان گفت : تحلیل فیلم از منظر روانکاوی، فیلم را نهفقط بهعنوان یک متن هنری، بلکه بهمثابه متنی روانی در نظر میگیرد؛ متنی که در آن میل، فقدان، فانتزی و ناهشیار نقش اساسی دارند. این رویکرد، پلی میان روانشناسی، روانکاوی و مطالعات سینمایی ایجاد میکند و امکان فهم لایههای پنهان تجربهی تماشای فیلم را فراهم میسازد.
دفتر مشاوره و روانشناسی سایکوداک در کرج، جلسات تحلیل فیلم را از منظر روانکاوانه به صورت هفتگی برگزار میکند. برای کسب اطلاع درباره جلسات تحلیل فیلم در کرج بصورت حضوری و آنلاین از طریق شماره تماس زیر با ما در ارتباط باشید :
02633531435
کرج، خیابان درختی، ساختمان مکعب رنگی
دیدگاهتان را بنویسید