واژهنامه روانکاوی برای درمانگران

تعریف مفاهیم و اصطلاحات کلیدی روانکاوی
برای خواندن متون روانکاوی بهتر است ابتدا با دایره واژگان روانکاوانه و ادبیات روانکاوی آشنا باشیم. در این صفحه سعی شده است تا بعضی از واژگان مهم که در هنگام خواندن هر متن روانشناسی و بویژه روانکاوی در سایت های مختلف یا کتاب ها و مقالات گوناگون به چشم می آید را جمع آوری کنیم. امیدواریم این لیست برای شما مفید باشد.
مواجهه (Confrontation)
تکنیکی است که معمولاً پیش از مداخله (intervention) انجام میشود و در آن بیمار تشویق میشود تا به تجربههایی که پیشتر از آنها اجتناب میکرده است، توجه نشان دهد.
انتقال متقابل (Countertransference)
به احساسات و نگرشهای تحلیلگر نسبت به بیمار اشاره دارد: واکنش تحلیلگر به انتقال بیمار، تأثیر تجربههای شخصی تحلیلگر بر درک او از بیمار، و پاسخهای هیجانی تحلیلگر به بیمار.
مکانیسم های دفاعی (Defense Mechanisms)
سازوکارهای دفاعی ابزارهایی هستند که “ایگو” (ego) برای کنار آمدن با تعارضها یا مشکلات زندگی بهکار میبرد. این سازوکارها در سطح ناهشیار عمل میکنند و به کاهش احساسات منفی مانند اضطراب یا گناه کمک مینمایند. سازوکارهای دفاعی رایج شامل واپسزنی، انکار، و فرافکنی هستند.
انکار (Denial)
نپذیرفتن یا روبهرو نشدن فرد با بخش یا تمام جنبههای واقعیت، برای اجتناب از احساس ناراحتی روانی. انکار طیفی دارد: از واکنشی طبیعی به یک رویداد پرتنش گرفته تا نشانهای از روانپریشی شدید. انکار اغلب بهعنوان یک سازوکار دفاعی تعریف میشود، اما در همهی سازوکارهای دفاعی نقشی ایفا میکند. فروید گاهی از آن با عنوان “انکار واقعیت” یا disavowal (تکذیب) یاد میکرد.
رویا (Dream)
رویدادی ذهنی متشکل از تصاویر و هیجانات خیالی است که طی مرحلهی خواب حرکت سریع چشم (REM) رخ میدهد. به باور فروید، آرزوهای کودکانهی ناهشیار و دغدغههای کنونی در طول روز سرکوب میشوند، اما در خواب مجال ارضا مییابند. بهطور مثال، فردی که تشنه است، خواب نوشیدن آب میبیند تا خوابش ادامه یابد و مجبور به بیداری برای رفع نیاز نباشد.
ایگو (Ego)
فروید ذهن را به سه بخش تقسیم کرد: اید (id)، ایگو (ego) و سوپرایگو (superego). وظیفهی “من” میانجیگری میان خواستههای نهاد و الزامهای فرامن است. “ایگو” مسئول کنترل تکانهها، ادراک، ارزیابی، و قضاوت است؛ و مهارتهایی را پرورش میدهد که برای عملکرد مؤثر در جهان ضروریاند.
منِ آرمانی (Ego Ideal)
بخشی از فرامن است که معیارها، ارزشها و آرمانهای اخلاقی را در بر دارد. ناتوانی در دستیابی به این معیارها میتواند منجر به احساس گناه یا شرم شود، در حالیکه موفقیت در برآورده ساختن آنها، موجب افزایش عزت نفس میگردد.
عقده الکترا (Elektra Complex)
اصطلاحی که یونگ برای توصیف همتای زنانهی کمپلکس ادیپوس بهکار برد. این واژه از اسطورهی یونانی الکترا برگرفته شده است که بههمراه برادرش اورستس، برای انتقام قتل پدرشان آگاممنون، مادر خود کلوتایمنسترا و معشوق او را کشتند. این مفهوم، میل ناهشیار دختر ۳ تا ۶ ساله را به انحصار پدر و حذف مادر توصیف میکند. فروید خود این اصطلاح را بهکار نبرد و از “کمپلکس ادیپ” برای توصیف پدیده در هر دو جنس استفاده میکرد.
فانتزی (Fantasy)
فانتزی بهصورت کلی به یک وضعیت خیالی اشاره دارد که آرزوها یا هدفهای خاصی از فرد خیالپرداز را بازنمایی میکند. تخیّل ممکن است آگاهانه باشد (مثل خیالپردازی روزانه) یا ناآگاهانه که گاهی با واژهی انگلیسی phantasy توصیف میشود.
تثبیت (Fixation)
وضعیتی است که در آن فرد به شیء یا شخصی خاص بیشازحد وابسته یا دلبسته میشود. این حالت ناشی از تعارض در یکی از مراحل رشد روانجنسی است. اگر در آن مرحله ناکامی یا افراط وجود داشته باشد، لیبیدو بر آن مرحله تثبیت میشود و بعدها میتواند به رفتارهای ناسازگارانه منجر گردد (مثلاً فردی با تثبیت دهانی ممکن است ناخن بجود).
اید (Id)
بخشی از ذهن که شامل امیال غریزی، جنسی و پرخاشگرانهی فرد است. نهاد کاملاً ناهشیار است و براساس اصل لذت عمل میکند. هدف روانکاوی، بهزعم فروید، آن است که آنچه در نهاد واپس زده شده، به سطح هوشیاری برسد: «آنجا که نهاد بود، من باید شود.» (فروید، 1933، نامههای نوین مقدماتی روانکاوی).
لیبیدو (Libido)
اصطلاحی است برای اشاره به میل جنسی، یا دقیقتر، انرژی روانیای که مسئول انگیزش جنسی فرد است. این مفهوم، تجلی نظریهی فروید مبنی بر آن است که کشش جنسی در سراسر زندگی ادامه دارد و در فعالیتهای حاوی میل جنسی یا عاطفی نقش دارد.
عقده ادیپ (Oedipus Complex)
فروید برای توصیف مرحلهای از رشد کودکی (۳ تا ۶ سال) از اسطورهی یونانی ادیپ بهره گرفت. در این مرحله، کودک میل دارد والد غیرهمجنس را برای خود انحصاری کند و والد همجنس را کنار بگذارد. در این اسطوره، ادیپ ناآگاهانه پدرش لائوس را میکشد و با مادرش یوکاست ازدواج میکند.
لغزش زبان (Parapraxis / Freudian Slip)
خطاهای ظاهراً تصادفی (مثل لغزش کلامی یا فراموشی نام یک فرد) که درواقع بازتابی از تمایلات یا تعارضات ناهشیار هستند.
اصل لذت (Pleasure Principle)
نیروی محرکهی نهاد برای ارضای فوری نیازها و پرهیز از درد است. اگر نیازهای اساسی فرد ارضا نشوند، ممکن است احساس اضطراب پدید آید.
رواندرمانی پویشی (Psychodynamic Psychotherapy)
شکلی از رواندرمانی برگرفته از نظریههای روانکاوی است و بر مدل ذهنی روانکاوانه تکیه دارد. این روش بیشتر مناسب افرادی است که از رویکردی متمرکز، فعال و ناظر به واقعیتهای روزمرهی زندگیشان بهرهمند میشوند. از اصطلاحات دیگر برای این شیوه میتوان به «رواندرمانی تحلیلی»، «رواندرمانی مبتنی بر بینش»، و «رواندرمانی بیانی» اشاره کرد.
واپس رانی (Repression)
فرآیند دفاعیای است که در آن تمایلات و آرزوهای غریزی از ورود به سطح هشیاری بازداشته میشوند. واپسزنی از دید فروید، سنگبنای تمام سازوکارهای دفاعی است و شامل سانسور ناهشیار اندیشهها یا خاطراتی است که غیرقابل پذیرش تلقی میشوند.
مقاومت (Resistance)
به مقاومت ناهشیار بیمار در برابر کشف و پردازش خاطرات دردناک در روانکاوی اشاره دارد. این مقاومت ممکن است به شکل فرایندهای ذهنی، خیالپردازیها، خاطرات، دفاعهای شخصیتی و رفتارها بروز یابد. هرچند آغاز آن ناهشیار است، ممکن است حتی پس از آگاه شدن بیمار نیز ادامه یابد.
سوپرایگو (Superego)
بخشی از ذهن که بهعنوان وجدان فرد عمل میکند. وظیفهی آن جلوگیری یا تنبیه رفتارهایی است که بر اساس “منِ آرمانی” (استانداردها، ارزشها و آرمانهایی که از کودکی شکل میگیرند) ناپذیرفتنیاند. ناکامی در رسیدن به این معیارها موجب احساس گناه یا شرم میشود، و موفقیت در تحقق آنها به افزایش عزت نفس میانجامد.
انتقال (Transference)
فرآیندی که طی آن احساسات، روابط یا تجربههای گذشته بر شخصی دیگر – معمولاً تحلیلگر – فرافکنی میشوند. این پدیده از اهمیت بسیاری در روانکاوی برخوردار است، زیرا نشان میدهد چگونه تجربههای گذشته بر حال اثر میگذارند. تفسیر انتقال در فرآیند روانکاوی میتواند به کشف تعارضهای حلنشده کمک کند.
ناهشیار (Unconscious)
فروید ذهن را دارای سه سطح دانست: هشیار، پیشهشیار و ناهشیار. ناهشیار بخشی از ذهن است که افکار، احساسات و امیالی را در خود جای میدهد که فرد از آنها آگاه نیست. این محتواها و فرایندهای ناهشیار، بر تجربهی هشیار تأثیر میگذارند، حتی اگر فرد از وجود آنها بیخبر باشد.
این بخش ترجمه ای از بخش واژه نامه سایت انجمن روانکاوی امریکا بود که توسط تیم ترجمه متون تخصصی سایکوداک انجام شده. برای مطالعه همین مطلب به انگلیسی روی لینک زیر کلیک کنید :
https://apsa.org/about-psychoanalysis/psychoanalytic-terms-concepts-defined/
دیدگاهتان را بنویسید