مکانیسم های دفاعی از منظر فروید

مکانیزمهای دفاعی از منظر فروید
زیگموند فروید بر این باور بود که وقتی فرد در موقعیتهای روانی تهدیدآمیز یا خطرناک قرار میگیرد، ممکن است به منظور محافظت از خود به مکانیزمهای دفاعی روی آورد. در چارچوب روانکاوی، تهدید روانی به هر چیزی گفته میشود که تصویر ذهنی یا عزت نفس فرد را به چالش بکشد (Baumeister, Dale, & Sommer, 1998).
در نظریه روانکاوی، مکانیزمهای دفاعی به گروهی از فرآیندهای ذهنی گفته میشود که به ذهن امکان میدهد راهحلهایی میانجیگرانه برای تعارضات روانیای بیابد که قادر به حل آنها نیست. این فرآیندها معمولاً ناخودآگاه هستند و این میانجیگری معمولاً شامل پنهانکردن از خود فرد احساسات یا انگیزههای درونیای است که ممکن است عزت نفس او را تهدید کنند یا اضطراب ایجاد نمایند.
فروید در ابتدا معتقد بود که این تهدیدها از انگیزههای بنیادی مانند میلهای جنسی و پرخاشگری سرچشمه میگیرند که با ایگو در تضاد هستند؛ مثلاً احساس جذابیت جنسی نسبت به کودک خود (Baumeister et al., 1998). اما بعدها نظریه خود را به سمت تأکید بر حفظ عزت نفس تغییر داد و بیان کرد که وقتی عزت نفس یا تصویر خود فرد در معرض تهدید قرار میگیرد، فرد از راهبردهای شناختی و روانی خاصی برای محافظت از خود بهره میبرد (Baumeister et al., 1998). در این روند، مراجع یا آنالیزان به طور ناخودآگاه از مکانیزمهای دفاعی استفاده میکند که ممکن است حتی خودش از آن آگاه نباشد.
برخی از مهمترین مکانیزمهای دفاعی که روانکاوان شرح دادهاند عبارتند از:
-
واپسرانی (Repression)
کنار گذاشتن ناخودآگاه یک ایده، احساس یا میل ناخواسته از آگاهی و فرستادن آن به بخش ناخودآگاه ذهن. مثلاً در حالت فراموشی هیستریک، فرد ممکن است عملی ناراحتکننده را انجام داده یا دیده باشد، اما آن عمل و شرایط پیرامونش را کاملاً فراموش کند. -
وارونه سازی (Reaction Formation)
ثابت ماندن در آگاهی یک ایده، احساس یا میل متضاد با یک انگیزه ناخودآگاه ترسیده شده. مثلاً مادری که بچهای ناخواسته به دنیا آورده، ممکن است احساس گناه خود را با تبدیل شدن به مادری بسیار مهربان و محافظتکننده جبران کند تا خود و کودک را قانع سازد که مادر خوبی است. -
فرافکنی (Projection)
انتقال احساسات ناخواسته به شخص دیگری، به طوری که این احساسات به عنوان تهدیدی از دنیای بیرون ظاهر میشوند. مثلاً فردی که از خشم خود میترسد، ممکن است دیگران را متهم به داشتن افکار خصمانه کند. -
واپسروی (Regression)
بازگشت به مراحل قبلی رشد و استفاده از شیوههای قدیمیتر ارضای نیازها، معمولاً در مواجهه با خطر یا تعارض. مثلاً کودکی که از شبادراری گذر کرده بود، ممکن است در شرایط استرسزا مانند آزار همسالان دوباره به شبادراری بازگردد. -
تصعید یا والایش (Sublimation)
انحراف انگیزههای غریزی، اغلب جنسی، به سمت فعالیتهای غیرغریزی و قابل قبول اجتماعی. نظریه روانکاوی معتقد است انرژی مرتبط با امیال جنسی میتواند به دنبالکردن دستاوردهای هنری، علمی یا اجتماعی ارزشمند تبدیل شود. -
انکار (Denial)
امتناع آگاهانه از پذیرش واقعیتهای دردناک. مثلاً فردی که واقعیت تشخیص بیماری لاعلاج یک عزیز را انکار میکند تا از مواجهه با افکار و احساسات غیرقابل تحمل اجتناب کند. -
عقلانیسازی (Rationalization)برای توجیه رفتارهای ناخوشایند، دلایل منطقی و عقلانی به زبان آوردن.
روانکاوان تأکید دارند که استفاده از مکانیزمهای دفاعی بخش طبیعی عملکرد شخصیت است و به خودی خود نشانه اختلال روانی نیست. با این حال، برخی اختلالات روانی ممکن است با استفاده بیش از حد یا سختگیرانه از این مکانیزمها شناخته شوند.
تفاوت بین مکانیسمهای مقابلهای و مکانیزمهای دفاعی چیست؟
مکانیسمهای مقابلهای، راهبردهای آگاهانهای هستند که فرد برای مدیریت استرس و چالشها به کار میگیرد، در حالی که مکانیزمهای دفاعی به طور ناخودآگاه عمل میکنند و برای محافظت در برابر ناراحتیهای عاطفی به کار میروند. مکانیسمهای مقابلهای معمولاً سازگارتر و هدفمندتر هستند، در حالی که مکانیزمهای دفاعی واکنشهای خودکار به تهدیدات ادراکشدهاند.
مکانیزمهای دفاعی نابالغ کدامند؟
مکانیزمهای دفاعی نابالغ شامل رفتارهایی مانند انکار، فرافکنی و بروز رفتارهای هیجانی ناگهانی (اقدام به عمل) هستند. این مکانیزمها در مدیریت استرس کمتر مؤثرند و میتوانند باعث بروز مشکلاتی در روابط و تنظیم هیجانات شوند.
دیدگاهتان را بنویسید