مقایسه نظریه رشد فروید و اریکسون

تئوری رشد فروید و اریکسون
نوشته: کندرا چری، MSEd (2025)
زیگموند فروید و اریک اریکسون هر دو نقش مهمی در شکلدهی به درک ما از رشد انسان داشتهاند، اگرچه هر کدام دیدگاهی منحصر به فرد در نظریههای خود ارائه دادند. نظریه روانجنسی فروید و نظریه رواناجتماعی اریکسون دو مورد از شناختهشدهترین نظریههای رشد هستند. بدون شک بین این دو شباهتهایی وجود دارد (شاید به دلیل اینکه دختر فروید، آنا، مربی و منتور اریک اریکسون بود)، اما تفاوتهای معناداری نیز بینشان دیده میشود.
تفاوتها و شباهتها
مانند فروید، اریکسون نیز به اهمیت ناخودآگاه در فرآیند رشد باور داشت و بر این عقیده بود که شخصیت در یک سری مراحل از پیش تعیین شده توسعه مییابد. با این حال، فروید معتقد بود بسیاری از رویدادهای حیاتی رشد فقط محدود به دوران کودکی و نوجوانی هستند، در حالی که نظریه اریکسون تأکید میکند که تجربههای اجتماعی در کل طول زندگی تأثیرگذارند.
رویکرد فروید در میان بسیاری از روانشناسان معاصر کمرنگ شده است، اگرچه نظریات اریکسون هم نقدهایی دریافت کردهاند، اما همچنان رویکرد او محبوب و مرتبط باقی مانده است.
تولد تا ۱ سالگی
در این مرحله ابتدایی زندگی، هر دو نظریه به اهمیت تجربیات اولیه توجه دارند، اما تفاوتهایی کلیدی دیده میشود.
-
نکته مهم: فروید بر اهمیت تغذیه تمرکز داشت، در حالی که اریکسون بیشتر به واکنش مراقبان نسبت به نیازهای کودک توجه میکرد.
-
نظریه فروید:
اولین مرحله رشد روانجنسی، مرحله دهانی است. در این مرحله، منبع اصلی لذت کودک از طریق دهان و فعالیتهایی مثل مکیدن، خوردن و چشیدن تأمین میشود.
فروید باور داشت که مشکلات این مرحله ممکن است منجر به تثبیت دهانی شود که در بزرگسالی به شکل رفتارهایی مانند سیگار کشیدن، پرخوری، جویدن ناخن یا صحبت زیاد بروز میکند. این نظریه بیانگر این است که تجربیات اولیه ناخودآگاه تأثیر عمیقی بر شخصیت و رفتارهای بعدی ما دارند. -
نظریه اریکسون:
اریکسون این مرحله را با عنوان «اعتماد در برابر بیاعتمادی» نامگذاری کرد، جایی که کودک یاد میگیرد به مراقبان خود اعتماد کند یا به آنها بیاعتماد شود. مراقبت قابل اطمینان و مداوم باعث رشد حس اعتماد میشود، در غیر این صورت کودک ممکن است نسبت به دیگران و محیط اطراف خود بیاعتماد شود.
۱ تا ۳ سالگی
هر دو نظریه بر رشد حس استقلال و تسلط کودک تأکید دارند، اما از دیدگاههای متفاوتی این مرحله را بررسی میکنند.
-
نکته مهم: فروید رشد کودک را بیشتر از نظر کنترل فیزیکی و تأثیر آن بر شخصیت میبیند، اما اریکسون آن را به عنوان کشمکش اجتماعی-عاطفی بین استقلال و تردید مطرح میکند.
-
نظریه فروید:
دومین مرحله روانجنسی، مرحله مقعدی است. در این مرحله، کودک یاد میگیرد با کنترل دفع ادرار و مدفوع به تسلط و مهارت دست یابد. واکنش والدین در این مرحله بسیار حیاتی است؛ سختگیری یا سهلانگاری میتواند به شخصیتهایی وسواسی یا بینظم منجر شود.
کودکانی که در این مرحله موفقاند، حس توانمندی و بهرهوری پیدا میکنند و کسانی که با مشکل مواجهاند ممکن است تثبیت مقعدی داشته باشند و در بزرگسالی بسیار مرتب یا بینظم باشند. -
نظریه اریکسون:
اریکسون این مرحله را «استقلال در برابر شرم و تردید» نامید. کودک در این زمان فعالتر شده و سعی میکند خودکفایی را با کنترل فعالیتهایی مانند غذا خوردن، آموزش توالت و حرف زدن تجربه کند. واکنش والدین در این مرحله، تعیینکننده اعتماد به نفس و استقلال کودک است. والدینی که حمایتگر و تشویقکنندهاند، باعث میشوند کودک اعتماد به نفس و استقلال پیدا کند و والدینی که بیش از حد کنترلکننده یا انتقادگر باشند، باعث تردید و شرم در کودک میشوند.
۳ تا ۶ سالگی
در این مرحله، نظریه فروید بیشتر روی نقش لیبیدو و خواستههای ناخودآگاه تمرکز دارد، در حالی که اریکسون بر تعاملات اجتماعی و ایجاد اعتماد به نفس تاکید میکند.
-
نکته مهم: فروید بر تمایلات ناخودآگاه و شکلگیری هویت جنسی تمرکز داشت، اما اریکسون بیشتر به تعاملات اجتماعی و توسعه مهارتهای تصمیمگیری توجه داشت.
-
نظریه فروید:
سومین مرحله روانجنسی، مرحله فالیک است. انرژی لیبیدو به اندام تناسلی متمرکز میشود و کودک نسبت به تفاوتهای جنسی خود آگاه میشود. در این مرحله، پسران دچار «کامپلکس ادیپ» و دختران «کامپلکس الکترا» میشوند و در نهایت به والد همجنس خود گرایش پیدا میکنند. -
نظریه اریکسون:
اریکسون این مرحله را «ابتکار در برابر گناه» نامگذاری کرد. کودک در این مرحله کنترل بیشتری بر محیط خود کسب میکند، با همسالان تعامل برقرار میکند و مهارتهای بین فردی خود را تقویت میکند.
کودکانی که در این مرحله موفقاند، حس هدفمندی پیدا میکنند، اما آنهایی که در این مرحله دچار مشکلاند، احساس گناه را تجربه میکنند.
۷ تا ۱۱ سالگی
فروید معتقد بود این دوره بیشتر نقش انتقالی بین کودکی و نوجوانی را دارد. در مقابل، اریکسون باور داشت کودکان در این مرحله همچنان در حال شکلدادن حس استقلال و شایستگی هستند.
-
نکته مهم: فروید این مرحله را به عنوان توقفی در رشد روانجنسی میدید، اما اریکسون معتقد بود این دوره نقش مهمی در ساخت اعتماد به نفس از طریق موفقیت و کسب شناخت ایفا میکند.
-
نظریه فروید:
چهارمین مرحله رشد روانجنسی، دوره نهفتگی است. در این مرحله، انرژی لیبیدو سرکوب میشود و کودکان بیشتر روی فعالیتهایی مانند مدرسه، دوستان و سرگرمیها تمرکز میکنند.
مانند اریکسون، فروید نیز این دوره را برای رشد مهارتهای اجتماعی و اعتماد به نفس مهم میدانست. -
نظریه اریکسون:
چهارمین مرحله رشد رواناجتماعی، «کوشش در برابر حقارت» نامیده میشود. کودکان با تسلط بر مهارتهای جدید مثل خواندن و نوشتن، حس شایستگی پیدا میکنند.
کودکانی که در این مرحله موفق باشند، به موفقیتهای خود افتخار میکنند، اما کسانی که دچار مشکل شوند، ممکن است حس ناتوانی داشته باشند.
نوجوانی
نوجوانی نقش حیاتی در نظریههای رشد فروید و اریکسون دارد. در هر دو نظریه، نوجوانان شروع به شکلدادن هویت شخصی خود میکنند.
-
نکته مهم: در این مرحله، تفاوت اصلی نظریههای فروید و اریکسون در این است که فروید بر بلوغ جنسی و روابط تأکید دارد، در حالی که اریکسون تمرکز بر شکلگیری هویت و توسعه حس فردی دارد.
-
نظریه فروید:
پنجمین مرحله رشد روانجنسی، مرحله تناسلی است. در این دوره، نوجوانان شروع به کشف روابط عاشقانه میکنند. هدف این مرحله، به گفته فروید، ایجاد تعادل بین جنبههای مختلف زندگی است.
کسانی که مراحل قبلی را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند، اکنون افرادی گرم، دلسوز و با سازگاری بالا هستند. -
نظریه اریکسون:
پنجمین مرحله نظریه رشد رواناجتماعی اریکسون «هویت در برابر سردرگمی نقش» است که در دوره نوجوانی، بین ۱۲ تا ۱۸ سال رخ میدهد.
در این مرحله، نوجوانان هویت شخصی و حس خود را توسعه میدهند. آنها نقشها، نگرشها و هویتهای مختلف را تجربه میکنند تا هویت شخصی خود را شکل دهند.
با تشویق مناسب، نوجوانان از این مرحله با حس قوی از خود و اهدافشان بیرون میآیند، اما کسانی که در این مرحله دچار مشکل شوند، ممکن است سردرگم درباره اینکه چه کسی هستند و جایگاهشان در جامعه کجاست، باقی بمانند.
منابع
Cherry, K. (2025, February 16). A Comparison of Freud and Erikson’s Theories of Development: Key similarities and differences at all stages of life. Verywell Mind
لینک مقاله اصلی : https://www.verywellmind.com/freud-and-erikson-compared-2795959
دیدگاهتان را بنویسید