تکنیک های درمان از منظر وینیکات

شیوهٔ عمل و تکنیکهای درمانی در رویکرد وینیکاتی
رویکرد دونالد وینیکات به درمان روانتحلیلی، برخلاف سنت کلاسیک فرویدی، کمتر بر تفسیرهای زودهنگام و بیشتر بر رابطهی درمانی بهعنوان بستر رشد روانی تمرکز دارد. در این چارچوب، درمانگر در موقعیتی بسیار فعال از لحاظ عاطفی و هماحساسانه قرار میگیرد، اما در عین حال با احتیاط در ورود به دنیای ذهنی بیمار عمل میکند. وینیکات درمان را نه صرفاً فرایند تحلیل محتوا، بلکه تجربهی زندهی رابطهای درمانگر-بیمار میداند.
۱. نگهداری (Holding): تکنیک بنیادین وینیکاتی
درمانگر، مشابه با تجربهی نگهداری فیزیکی و روانی توسط مادر، باید ظرفی برای تحمل اضطراب، آشفتگی، خشم و وابستگی بیمار فراهم آورد. این “نگهداری” شامل:
- پایداری در حضور، زمان، مکان و پاسخدهی به بیمار
- پذیرش حالات اولیهی رگرسیو و نابالغ بیمار بدون واکنش دفاعی
- عدم تفسیر زودهنگام اضطرابهای اولیه، تا زمانی که بیمار «احساس امن» پیدا کند
🟡 هدف: بازسازی تجربی محیط اولیهای که رشد خود در آن مختل شده است.
۲. پذیرش رگرسیون به وابستگی (Regression to Dependence)
وینیکات معتقد بود که برخی از بیماران نیاز دارند بهطور موقت به مرحلهای از رشد بازگردند که در آن وابستگی اولیه به دیگری (مادر یا درمانگر) هنوز ارضا نشده است. برخلاف رویکردهای سنتی که رگرسیون را مقاومت تلقی میکنند، در درمان وینیکاتی:
- رگرسیون یک «فرصت درمانی» است، نه مانع
- درمانگر باید این بازگشت به وضعیت ابتدایی را بدون اجبار به استقلال زودهنگام تحمل کند
- بیمار باید احساس کند که نیازهای اولیهاش، حتی اگر دیر هنگام ابراز شوند، معتبر و پذیرفتنیاند
۳. تأخیر در تفسیر (Delay of Interpretation)
در درمان وینیکاتی، تفسیر محتواهای ناهشیار (مانند انتقال، رویاها، یا تعارضات) زمانی انجام میگیرد که ساختار روانی بیمار ظرفیت تحمل و درک آن را داشته باشد. در غیر این صورت:
- تفسیرهای زودهنگام ممکن است تجربهی «فروپاشی مجدد» را فعال کنند
- درمانگر در ابتدا بیشتر به حفظ محیط نگهدارنده میپردازد تا تحلیل محتوای ذهنی بیمار
۴. رابطهی واقعی درمانگر-بیمار (Use of the Object)
بر خلاف مفاهیم انتقالی کلاسیک، وینیکات تأکید میکند که بیمار باید بتواند درمانگر را بهعنوان یک ابژه واقعی تجربه کند. این به معنای آن است که:
- بیمار نه تنها درمانگر را بهعنوان ابژه فرافکنی میبیند، بلکه بهتدریج میآموزد که دیگری مستقل از خودش وجود دارد
- “استفاده از ابژه” یعنی آنکه بیمار بتواند به درمانگر حمله کند، و در عین حال ببیند که درمانگر نابود نمیشود – این تجربه برای تمایز خود و ابژه حیاتی است
۵. فضای انتقالی و امکان بازی (Transitional Space & Play)
وینیکات باور دارد که سلامت روانی، به توانایی فرد برای بازی در یک «فضای میانذهنی» وابسته است. در درمان:
- اتاق درمان بهمثابه فضایی انتقالی عمل میکند که در آن، بیمار میتواند بدون تهدید، خیالپردازی کند
- بازی، نقاشی، و رویاپردازی در درمان با کودکان و بزرگسالان بخشی از کار اصلی درمان است
- درمانگر باید بتواند با بیمار «بازی کند»، یعنی وارد قلمرو خلاق و نمادین او شود
۶. همدلی بیقضاوت و اصالت رابطه
درمانگر وینیکاتی:
- نقش قاضی یا مفسر قدرتمند ندارد، بلکه بهشکلی اصیل، انسانی و صبور در رابطه حضور دارد
- تحمل عدم دانستن را دارد و به بیمار فرصت میدهد تا معنا را خودش کشف کند
تفاوت رویکرد وینیکاتی با روانکاوی کلاسیک
عنصر | روانکاوی سنتی | درمان وینیکاتی |
تمرکز | تفسیر و تحلیل تعارضها | نگهداری و بازیابی خود اولیه |
انتقال | بازنمایی گذشته | رابطه زنده در لحظه حال |
رگرسیون | مقاومت در برابر درمان | بخشی از فرایند درمانی |
نقش درمانگر | تفسیرگر محتوای ناهشیار | مادر بهاندازهکافی خوب / ابژه قابل اتکا |
هدف نهایی | بینش به ناهشیار | تجربه رشد در رابطه و بازیابی خود واقعی |
دیدگاهتان را بنویسید